شهید مجــتبی درویــشی ثانی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید مجــتبی درویــشی ثانی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید مجــتبی درویــشی ثانی

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام مجتبی درویشی ثانی از شهدای دانش آموز شهرستان محمودآباد می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : علی
تاریخ تولد : 1347/05/10
تاریخ شهادت : 1364/11/27
محل تولد : محمودآباد
گلزار شهدای آهو محله محمودآباد
نحوه شهادت : اصابت تیر به گلو
محل شهادت : فاو - عملیات والفجر 8
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

آخرين مطالب

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید مجتبی درویشی 

شهید مجتبی درویشی ثانیشهید مجتبی درویشی

شهید مجتبی درویشی

زندگی نامه و وصیت نامه بصورت صوتی

 

دریافت
 

دریافت

 

میثم میثم
۱۱ مرداد ۹۶ ، ۰۵:۴۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۵۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۳۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

زمانیکه حاج اسماعیل بدنیا آمد ایشان بچه را بغل کرد و چند بار دور اتاق چرخاند و گریه می کرد گفت : مادر بیا این را بغل کن ، گفتم تو را بزرگ کردم چه کار کردم (چون چند بار جبهه رفته بود) اینقدر مرا زجر میدهی و می روی به جبهه . رفتم آشپزخانه و مشغول پختن غذا بودم و ایشان بچه را بغل کرد و چند بار دور اتاق چرخاند و می گفت :گریه نکن جانم تو با بی زبانی به مادر بگو مادرمن آمدم جای داداش بگذار داداش بره به جبهه داداش مال خداست وقتی این را شنیدم میخ کوب شدم واز همان جا با خودم گفتم چرا جلوی این بچه را بگیرم هر چی که خودش خدایش دوست دارد انجام شود.

 

چند بار به جبهه رفته بود وبا او مخالفت می کردیم می گفت پس آنهائیکه به جبهه می روند شهید می شوند پدر و مادر ندارند من در تصادف جان بدهم بهتر است یا در جبهه.

 

دو شب قبل از آن ،چون داخل آب بود حالش خوب نبود چای شیرین آوردند دوستانش گفتند: نخور گفت: اشکال ندارد از 2-3 روزی این دنیا نیستم ، مریض هم بشوم مشکلی نیست . دوستش به او گفت : تو از کجا میدونی دو روز بعد شهید می شوی؟ گفت : بیا . دوستش را به سنگر دیگر برد و گفت : این لکه را روی گردن من میبینی؟ من یک روز که پدر و مادرم مکه بودند توی اتاق مادرم خوابیده بودم که یک آقایی توی خوابم آمد و از شکم تا لکه گردنم دست کشید و انگشت روی لکه گردنم گذاشت و گفت :پسر جان بلند شو برو جبهه گفتم: پدر و مادرم مکه هستند گفت : اشکال ندارد وقتی آمدند اجازه بگیر و برو واگر یادت رفت این لکه را ببین و حرفم را به یاد بیاور.


میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۵۱ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

بنام خدا خدائی که به من هستی بخشید تا در صراط مستقیم حرکت کنم خدائی که ابراهیم را از آتش و موسی رااز آب نجات داد و خدائی که برای راهنمائی بشر پیامبرانی فرستاد و آنان نیز در راه صراط ا...به سوی معشوق خویش شتافتند و با اسلام بر امامان خمینی که کوهها باید استواری و دریاها خروش رااز او یاد بگیرند و آن پیری که هنگامی که لب به

سخنان می گشاید غرب و شرق را در امواج سخنان خویش گیج می کند سخنانی گویا از سرشت و اعمال دل میلیونها انسان بیرون میاید و او به سبک انقلاب حسینی در روز عاشورا و در کربلائی پیاده کرده و به ندای هل من ناصر حسین(ع)پاسخ مثبت داده و می رود تا با رهبری خویش طوفانی که از ایران خروشیدن گرفته کاخهای سفید و کرملین را از جا بر کند بر ملتمان که امام می گوید من از صدر اسلام تا کنون این چنین ملتی سراغ ندارم ملتی که بهترین هستی خویش و جگر گوشه خویشرا هدیه می کند و می روند تا تداوم بخش و بلکه باید گفت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی(عج)و پایان بخش ظالم و ستم در گیتی باشند ملتی که مظلومشان درهفت تیر و رنگ و خونشان را در جنوب و غرب کردستان باید یافت ومردمی که خورشید به نظاره آنها ایستاده است و سکوت زمان را تماشا می کند آری برادر که همین چشم می توانست باور کند که بار دیگر در کوفه طنین ملکوتی (فزت و رب الکعبه)را شاهد باشد و فواره خون در دشت لاله زار کربلا مرگ را به مسخره بگیرد در شکل مظلومیت عاشورا تجسم کند باید دوازدهم محرم با15خرداد گره بخورد واسلام بر خاک حاکم شود انشاءالله.

و با سلام گرم خودم را به پدر و مادر عزیزعرض می نمایم و از خدای متعال و بزرگوار میخواهم که به شما صبر دهد و به یاری ا...مستقل و مستحکم باشید و از اینکه پسرتان را از دست دادید ناراحت

نباشید و مادر عزیز انشاءا... که شیرت را بر من حلال خواهی کرد من پسر

حقیر و کم لطفتان از شما می خواهم که شهید شدم برایم گریه مکن و چشم دشمنان را کور کنید امیدوارم که

مرا ببخشی وبه گفته هایم گوش کن پدرم تودر زندگیت آسایشی نداشتی و همش تو رنج و رحمت بودی انشاءا...خدا تو را قوت دهد تا بتوانی با کارهایت مشتی

بر دهان ابر قدرتها باشند با اسلام بر برادرانم مرتضی و مصطفی و اسماعیل سلام عرض می نمایم انشاءالله که حال تک تک شما خوب است و آماده اید که سلاح مرا بر دست بگیرید و به انتقام خون من و

بچه های که غرب و جنوب کشور به شهادت رسیدند بگیری برادرانم پایگاه شهید آستین فشان پایگاهی است که واقعا بچه های چریک و مسلمان که با قدمهایشان قلب دشمن را به

تپش می انداختند الان به جبهه ها آمدند و بسیاری از بچه ها شهید شدند نمونه آنها شهید دهقان آستسن فشان-ابوالقاسم محمدزاده و خصوصا هادی محمدزاده روانشان شاد.

مرا در آهو محله محمودآباد دفن کنید در مزار شهدای این پایگاه دفن کنید و با سلام بر خواهرانم انشاءالله

حال تک تک شما خوب است خواهران عزیزم از شما می خواهم که درس خود را ادامه دهید و به راهی که

میخواهید بروید و در این راه غیر از راه حق و ایمان واسلامی هیچ راهی را انتخاب نکنید با حجابهایتان

و با رفتار و کردارتان به ابر قدرتها نشان دهید که اگر ما نمی توانیم عقلا با کمکهای مالی و معنوی و فکری خود به جبهه های جنگ کمک خواهیم کرد خواهرانم حجاب اسلامی را همچنان که رعایت می کردید

رعایت کنید و به دیگران هم درس عقیدتی و اسلام بیاموزید و به امیدی که اسلام پا بر جا خواهد ماند و

پرچمخون در سرتاسر جهان نسب خواهید کرد. از برادران بسجی میخواهم از آنها خواهش می کنم که پایگاه آستین فشان و پایگاههای دیگر که بسیجی ها مبارزی بودند که در همین پایگاه فعالیت می کردند الان در بهشت هستند و در پیش خدای خود روزی می خورند انشاءا...برادران و چه خواهران راه شهدا

را ادامه دهید برادران با جای پر کردن به سنگرهای جبهه ها و خواهران با پولها و خیاطیها و کارهای

دیگرشان به جبهه ها و خون شهدا را ادامه خواهید داد.

و چند کلمه با شما برادران و خواهران و ای پیام رسانان خون شهیدان و ای کسانیکه رسالت زینبی بر دوش دارید پیام ما را به رنج دیدگان و زحمت کشان برسانید و شما ای گروهکهای ضد اسلام و خدا تا دیر نشده از سد راه این است دور شوید وگرنه سیل خروشان حزب ا...شما گندابها را از سر راه بر خواهد داشت به امید پیروزی رزمندگان بر لشکریان کفرتا به""قبر شش گوشه امام حسین(ع)زیارتی کنیم""و پرچم اسلام را سرتاسر کشور و جهان برافرازیم.

آمین یارب العالمین،به امید پیروزی رزمندگان اسلام.

جنگ جنگ تا رفع فتنه

 چند سخن نسبت به مادر،اول از روی محبت به تو ای گل بیمار سلام

دوم از روی محبت به تو دارم   پیغام اول نامه سلامت میکنم     که به جان ناقابل فدایت میکنم

گر نداری جان ناقابل قبول     سرفدای خاک پایت میکنم    آنقدر عشق تو در خود جای دهم

که خجالت زده باز آری و گوئی که بس است.والسلام.

میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۵۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

ملتی که بهترین هستی خویش و جگر گوشه خود را هدیه میکند باید گفت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی (عج) در گیتی می باشند.

میثم میثم
۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۴۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر